و اما چابهار

خاطره ای دور
۵ بهمن , ۱۴۰۱
قلب های پر اشتیاق
۵ بهمن , ۱۴۰۱

به نام خدا

همه ی ما می دانیم که خیلی نباید به نوشته های سایت ها اعتماد کرد. درباره رستوران ها، فروشگاه ها و حتی جاهای دیدنی! اصلا اگر یک جریان راستی آزمایی وجود داشت، مشخص می شد که سایت های گردشگری هم خیلی قابل اعتماد نیستند. ولی خوب چاره ای نیست. به هر حال بهتر از این است که چشم و گوشت را ببندی و راه بیفتی و مثلا بروی چابهار. خیلی مایل بودم که چتد عکس واقعی از مناظر و مناطق سفر چابهار می گذاشتم اما شاید بعد. و اما چابهار! و اقعا نمی دانم که چون هر چهار فصل چابهار مثل بهار است این نام راه به آن داده اند یا خیر. اما در آبان ماه که ما آن جا بودیم هوا خیلی عالی بود. نه گرمای کلافه کننده و نه سوز و سرما. یک بهار بدون شرجی و دلچسب. هتل فردوس چابهار در منطقه آزاد( یعنی یک قسمتی جدای از چابهار که شاید قبلا این اسم برایش معنای خاصی داشته اما الان فقط خاصیتش این بود که چند مرکز خرید چابهار در آن قرار داشت و هتل فردوس بهترین موقعیت را داشت. هتل کاملا تمیز و کاملا تجهیز شده بود. قسمت هایی از هتل بازسازی شده بودند که عالی بود. فقط برای رسیدن به اتاق ها باید یک اتوبوسی، آژانسی .. می گرفتیم. بس که از آسانسور فاصله داشت. و بعد جاهای دیدنی چابهار. مطمئنا اگر تحمل داشته باشید و دویست کیلومتر راه را طی کنید، درک حرف اول را می زند. اما من همه ی آن مکان ها را دوست داشتم. حتی تالاب صورتی که هیچ سایه ای حتی از صورتی نداشت. چابهار بسیار با یک منطقه ی گردشگری فعال فاصله دارد. مشخص است که متولی درست و حسابی ندارد. کسی تا بحال دغدغه ای در این مورد نداشته است. نه ساحلی، نه پلاژی، نه تفریحات دریایی …. هیچ! فقط طبیعت و مردمانی پرمهر و گرم. من آن را دوست داشتم و آرزو می کنم به زودی یک وزنه ای بشود برای خودش. یک منطقه ی آزاد بین المللی.

دیدگاه ها بسته شده است