یک شب یک خاطره

بر باد رفته
۲۹ مهر , ۱۳۹۳
چه دلچسب است
۲۹ مهر , ۱۳۹۳

می شنوی؟ این صدای اذان مغرب است. ششمین و آخرین اذان مغرب در مدینه النبی، آهنگی که در تمام مسجد و صحن های اطراف طنین می اندازد و گمان کنم عرش را هم می لرزاند. ای دل بشنو! به طنین الله اکبر گوش کن. آیا در تمام هستی زیباتر از این آهنگی نواخته شده! خدایا تو می دانی که ما دل و دنیای مان را به این آهنگ دلنشین باخته ایم و می رویم. هربار با شنیدن این ندا، دعا کرده ایم خدایا این آهنگ را در تمام هستی طنین انداز کن.هربار دلمان با آن لرزیده است و به یاد دلتنگی های مان با تو راز و نیاز کرده ایم. ما همه چیزمان را به این غروب باخته ایم و می رویم. باید برویم . این خصوصیت دنیاست. دل می بندی و جدا می شوی. شروع می کنی و تمام می شود. آغاز و پایان. حیات و مرگ. هستی و نیستی. اما می دانم که این عشق پایانی ندارد. هستی که نیستی ندارد. چه قدر سخت است این دل بریدن. این جداشدن.

قسمتی از خاطرات حج سال ۸۹

3 Comments

  1. سید محمد گفت:

    سلام و تبریک بابت سایت زیبا. امیدوارم فرصت داشته باشی تا بیشتر مطالب زیباتو توی سایت انتشار بدی. موفق باشی.

  2. فاطمه گفت:

    سلام بسیار خرسند شدم از دیدن سایتتون .مطالب جالبی در برداشت. .باارزوی موفقیت روز افزون برای شما .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *