کتابگردی

آخرین کوچه ایران
۴ آذر , ۱۳۹۶
ما کجا هستیم؟
۴ آذر , ۱۳۹۶

به نام خدا

انتخاب عنوان چه قدر می تواند موثر باشد؟ طی دو سه روز اعلام شد که دوم آذر روز کتابگردی است؟ بعد گفتند: قرار ما در کتابخانه ها و کتابفروشی های تهران، پیش خودم گفتم این که شد کتابفروشی گردی! به هر حال برای من بهانه ی خوبی بود. از اسفند ۹۵ نرفته بودم سراغ کتاب فروشی! شال  و کلاه کردم و راه افتادم این بار یک جای جدید. باغ کتاب تهران. قبل از آن چند سرچ اینترنتی انجام دادم و بعد راه افتادم.  باغ کتاب خیلی هم البته باغ نیست. یک ساختمان بزرگ است که تقسیم بندی شده و در آن کتاب می فروشند. البته اگر این فضا در اختیار من بود، دو تا میز می گذاشتم و هر روز از یک نویسنده دعوت می کردم که بیاید آن جا و کتاب هایش را امضا کند و بفروشد و تبلیغ کند و خلاصه هر کار دیگری که بشود کمی جنبش و شور و حال ایجاد کرد. فضا آرام بود و از همه بهتر صندلی هایی بود که کنار قفسه ها گذاشته بودند و می توانستی روی ان ها بنشینی و کتاب را نگاه کنی. البته به نظرم برای شناختن یک کتاب(رمان) بهتر این است که همان صفحه های اول را بخوانیم چون قرار است نویسنده ، شخصیت های داستان را در همان صفحه های اول معرفی کند. اگر آن ها را دوست نداشتید می توانید کتاب را کنار بگذارید و یک کتاب دیگر انتخاب کنید. قدیم ها می رفتیم آخر کتاب را می خواندیم اگر خوب بود، می خریدیم. (یادش بخیر) و بهترین قسمت این گردش نیمروزی ، دیدن کتاب هایم در قفسه های فروش بود. عالی نیست ؟ این که بدانی در این دنیای بزرگ تو هم سهم کوچکی داری و چیزی که می توانی عرضه کنی! خیلی عالی است. باغ کتاب در بزرگراه حقانی و کنار کتاب خانه ی ملی است. بهترین راه رفتش مترو است اما برای برگشت فکر کنم بهتر باشد وسیله ی دیگری را امتحان کنید. در واقع از ون هایی که افراد را به باغ کتاب برده بودند، هنگام بازگشت خبری نبود. به هر حال توصیه می کنم اهالی کتاب بعضی اتقاقات را جدی بگیرند، وگرنه وای به روزی که بگندد نمک.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *