لبیک، اللهّم لبیک

دلم جز هوایت هوایی ندارد
۱۲ مرداد , ۱۳۹۹
اطاعت امر
۱۲ مرداد , ۱۳۹۹

به نام خدا

موسم حج امسال دستخوش اندوه و حسرت مومنان و مبتلا به احساس فراق و ناکامی مشتاقان است. دل ها از غربت کعبه احساس غربت می کند و لبیک جداماندگان با اشک و آه در هم می آمیزد. ( قسمتی از پیام رهبر انقلاب )

روزها ست سردرگمم. قلبم پر از اندوه است. سینه ام پر از دلتنگی. نگاه، نمی توانم از مطاف بی زائر خانه ی خدا بردارم. اما نمی دانستم چه چیز می تواند قلبم را آرامش دهد. چه باید بگویم، چه باید بنویسم(به هر حال نوشتن جزئی از وجود من است). ناگهان امروز پیام آقا آمد. مثل همیشه انگار مدت ها برای آن برنامه ریزی شده بود. چه زمان باشد و حاوی چه مطالبی؟ بهترین زمان و همین یک جمله کافی بود که بگویم: جانا! سخن از زبان ما می گویی. دلمان پر از درد است، هم جدا ماندیم! هم چقدر سخت است که ببینیم آن ظرفیت عظیم، آن جنب و جوش بی همتا! آن عبادت بی ریا، آن انسانیت پرشور در سکوت و تنهایی می گذرد. شب عرفه که می رسد، عادت داریم به صحرا فکر کنیم و به چادرهای افراشته شده، به مناجات خوانان نیمه شب، به مخلصان بی ریا، به همه ی آن شور و زندگی ، به همه ی آن عشق و دلدادگی،(عرفات را دیده اید؟ اصلا در تمام هستی شبی مثل شب عرفه هست؟ کاش می شد یک چالش ایجاد کرد و به این سوال پاسخ داد.)عادت داریم شب عرفه دلمان را بفرستیم به عرفات و بشویم ذره ای از آن عرفان بی نهایت. ما باشیم و خدا و آسمان. اما امسال همه چیز در غبار فرو رفته است. می دانی کسی هست که در میان چادر ها قدم می زند، او که هر سال مراقب بود و دلش با زائران، امسال انگار تنهاتر از همیشه است. غریب، انگار غریب تر از همیشه شده. یارانش کجا هستند؟ کسانی که کنار چادر ها برایش گل سرخی می گذاشتند، امسال غایبند. کسانی که روضه ی عمویش عباس(ع) را می خواندند، جا ماندند. آن ها که حواسشان را جمع می کردند تا نشانی از او ببینند، بی نشان در خانه های خاموش مانده اند. غریب، از همیشه غریب تر است. برای این است که شب عرفه دلت می خواهد بیدار بمانی و بگویی، آقاجان! اگر چه ناقابل، اگر چه دور، اما هستم. در آرزویت. ای بی نشان بیا!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *